۰۵ تیر، ۱۳۹۱

دعوای تریبونال لندن و گفتگوهای زندان و همکارانش، کشمکش لاشخورها است!

عکس کودک و لاشخور
دعوای تریبونال لندن و گفتگوهای زندان و همکارانش، در واقع کشمکش لاشخورها است!
مطلب در جواب ایمیل و کامنت دوستان نگارش شد.

رزا: گفتگوهای زندان در اعتلاف با سوسیال دمکراسی سوئد  با شعار "ببخشید و اگر قیمت بالا بود، فراموش کنید " ،  فراموش کردن جنایت رژیم را به وصول پول، غرامت و دیه وابسته کرد.
حال گفتگوهای زندان دوباره گپ رسانه آلترناتیو و تریبون مستقل اش را در مقابل رقیب جدید یعنی تریبونال لندن کوک کرد.
اگر این نظریه ایجاد رسانه آلترناتیو و مستقل درست است، اما پولی و یا سهمی از قدرت برای مدیران سمینار زندانیان سیاسی نداشت. به همین دلیل پس از اجرای آن در 2005 به تدریج استحاله یافت تا رسید به سال 2011 در سوئد و آنجا تمام تریبونهایش را دو دستی تقدیم سوسیال دمکراسی (توده و اکثریت) کرد.
 الان هم در مقابله با رقیب (تریبونال لندن) دوباره برای رد گم کنی، پشت تز تریبون مستقل سنگر گرفتند. خوب اگر استقلال خوب است چرا گفتگوهای زندان اجرا نکرد؟ و پول و قدرت را در برابر استقلال و تریبون آلترناتیو انتخاب کرد؟
همچنین طیف راه کارگر با  تز آنتی امپریالیستش  توسط امیر جواهری و شالگونی در نقد تریبونال لندن و وابستگی سیاسی/ مالی تریبونال به قدرتهای بزرگ. سوراخه! .
 فرقی بین وابستگی به سوسیال دمکراسی و یا دمکرات مسیحی  برای چپ رادیکال وجود نداره و هر دو داخل سیستم اند و در جهت ساکت کردن شورشگران و یا سرکوب مخالفان سیستم در تاریخ بشر جنایت کردند. 
آذر ماجدی  به درستی در دفاع از تریبونال نوشته: اگر کون ما گهی است، در جایی که کون منتقدین هم گهی است و اصولا در اپوزیسیون ایرانی همه مان از توبره و آخور دولتها میخوریم، پس "کون گهی" اصولا ارزش منفی دیگر به حساب نمی آید.
حال برخی هم در هر دو نمایش مجلس ترحیم زندانیان دهه 60در حال آبغوره گرفتن میباشند. مثل شادی امین!
هم در سوئد با گفتگوهای زندان میچرد و هم در ردیف اول تریبونال لندن صندلی اشغال کرد!
فیلم زیر مثلا مصاحبه با شادی امین است؟! عدالت برای ایران هم همان پروژه پر چربی هلندی شادی ها (امین& صدر) است. مصاحبه کننده که گویا باید مخفی باشه سوالاتی را از شادی امین میپرسه. از آنجایی که سوال کننده، نه سلامی میکند و نه خودش را معرفی میکند. و نه حتی چهره اش معلومه، احتمالا شادی امین باز خودش با خودش مصاحبه کرده! دوربین اینقدر تو حال و هوای شخصیت سازی است که میشه تعداد دندانهای رهبری را شمرد! استفاده ابزاری از گریه های زن دیگری در پشت صحنه "آذر آل کنعان" جذابیت خاصی به این مصاحبه خود ساخته داد. 10 دقیقه سوال جواب از خود به قصد چهره سازی به مدل اصلاح طلبان را از دست ندهیم! لینک زیر :-)
گزارش عدالت برای ایران از ایران تریبونال- 1
اما اگر این جنازه های متلاشی دهه 60 ای زبان داشتند، شاید میگفتند که ما سوژه پر پول کردن جیبها نیستیم!
به خودمان واگذاریدمان!
دیوار های دکان هایتان آخرین تکه استخوان ما را زودتر از بلدزرهای رژیم در خاوران له و محو کردند!
آیا کسی این صدا را در جلسه حقیقت یاب، در هیاهوی دلار شنید؟
امید آنقدر زنده باشم که ببینم جنبشی مستقل از مبارزه و مقاومت دهه 60 ای ها حمایت کند و جنازه هایمان در آینده کالای دلالی نباشد....
بله، در اوضای بس گهی به سر میبریم. بوی گندشان تنفس را سخت کرده. هردو طرف را محکوم نکردن ابلهی است.. صدای بی صدایان باشیم، آنها که برای دریافت دلار و جایزه مبارزه نکردند!

پ.ن: البته برخی هم شتابزده و دو پله یکی از نبردمان ترفیع در حال بالا رفتنند!
لینک زیر چهره جدیدی در گروه آرایشگران! این بار عزیزه شاهمرادی از امریکا!


... برگزار کنندگان به گفته خودشان به هیچ گروه سیاسی یا دولتی وابستگی ندارند و سازمان عفو بین الملل اگر چه حامی این جریان است، اما برگزار کننده آن نیست.
جلسات رسیدگی شامل شنیدن شهادت افراد از گروههای سیاسی مختلف است که یا خود در دهه شصت زندانی سیاسی بوده اند یا از بستگان و دوستان اعدام شدگان هستند.
دادگاه نمادین در لندن
از تمام گروههای سیاسی حداقل یک شاهد حضور دارد. از جمله: حزب کومله و دمکرات کردستان، گروه فدائیان خلق (اقلیت و اکثریتحزب توده، سازمان مجاهدین خلق، آرمان مستعضفین، راه کارگر، پیکار و...
یک تیم بین المللی حقوقی، متشکل از عده ای از حقوقدانان بین المللی و ایرانی از جمله جان کوپر، ریچارد فالک، سر جفری نایس، اریک دیوید، پیام اخوان، نانسی هورماشیا، هدایت متین دفتری و کادر اسمال (که سال گذشته درگذشت)، این دادگاه را سازماندهی کرده اند.

.... موریس کاپیتورن، گزارشگر ویژه ایران در دهه ۱۹۸۰ نیز پذیرفته که ریاست کل کمیسیون‌های گوناگون آن را برعهده گیرد.
....
به گفته‌ی آقای آریان تمامی هزینه‌های این کارزار و کمیسیون‌های مرتبط با آن تنها از طریق کمک‌های داوطلبانه و مردمی تامین می‌شود. او می‌گوید حقوقدانانی که با کارزار ایران تریبونال همکاری می‌کنند، این کار را کاملا داوطلبانه انجام می‌دهند و حتی در برخی موارد به کارزار کمک مالی هم می‌کنند.
"مرکز اسناد حقوق بشر" که پیام اخوان از موسسان اولیه آن است نیز یکی از حامیان این کارزار است.

هیچ نظری موجود نیست: